نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: هنر برقراری ارتباط موثر با اطرافیان

910
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    هنر برقراری ارتباط موثر با اطرافیان





    از ویژگی های افراد موفق می توان مهارت و توانایی آنها دربرقراری ارتباط موثر با دیگران دانست.با درک این مطلب آیا فرد موفقی در این زمینه می باشید؟ با خواندن مطالب زیر به سوال خود پاسخ دهید.



    روش هایی برای برقراری ارتباط موثر

    برای ایجاد احساس خوب نسبت به خود در دیگران نکات مهمی را باید بدانید و بتوانید در راستای عمل به آنها اقدام کنید.به جای نادیده گرفتن احساسات و عواطف خود سعی کنید آنها را بدرستی شناخته و در موقعیت های مختلف مهار کنید.اولین گام این است که شما بتوانید در ابتدا خود را به طور کامل بشناسید و ارتباط موثر داشته باشید.

    هنگامیکه بتوانید ارتباط موثر برقرار کنید، دیگران به شما احترام می گذارند و اعتماد دارند و اگر در برقراری ارتباط چندان موثر عمل نکنید، زندگی تان را در یک یا چند بعد ناقص خواهید دید.

    در حقیقت، ارتباط موثر زندگی را ثمربخش می کند، اما به شرطی که مهارت های این ارتباط را بیاموزیم، با شیوه های ارتباطی در مواجهه با افراد متفاوت آشنا شویم و سعی کنیم خطاهای ارتباطی خود را اصلاح کنیم.







    ● اهمیت ارتباط موثر در خانواده
    ازدواج ، این پیچیده ترین شکل روابط انسانی بدون ارتباط اثربخش نمی تواند شکوفا شود. در زندگی بیشتر زوج هایی که امیدوارند ازدواج ی پربار داشته باشند به دلیل فقدان مهارت ارتباطی لازم، به نوعی رابطه موازی بدون صمیمیت ختم می شود. پس برای اداره کردن خانواده، ارتباط موثر از اهمیتی بسزا برخوردار است.
    در واقع در جایی که مهارت های ارتباطی وجود ندارد، عشق میان همسران، دوستان، والدین و فرزندان به مقدار زیادی کاهش می یابد.

    برای برقراری روابط رضایتبخش در خانواده، باید روش هایی کشف شوند که به ما کمک کنند تا حداقل روی بخشی از شکاف های بین فردی ما و دیگران پلی زده شود. در واقع ارتباط موثر میان زن و شوهر مستلزم آن است که دو طرف، با وجود تفاوت های بسیار خود را برابر احساس کنند.


    شرایطی که زنان بپذیرند در مقامی برابر با مرد هستند و بدون احساس وابستگی و فرودستی می توانند از خود سخن بگویند و به توصیف و تشریح زندگی، روحیات و مشکلات خود بپردازند.


    از سوی دیگر مرد نیز برای شنیدن آنچه زن می خواهد از خود بگوید، باید او را همتای خود بداند البته اگر مردان حتی فقط به شنیدن آنچه همسرشان درباره خود می گویند تمایلی داشتند، بخش بزرگی از اختلال ارتباطی میان دو جنس تاکنون حل شده بود؛ چیزی که در حال حاضر با تحقق آن فاصله بسیاری داریم.




    ● برونگراها و درونگراها
    هنگام برقراری ارتباط با برونگراها دقت کنید، چرا که آنان بلافاصله با انرژی ای که دارند شما را تحت تاثیر قرار می دهند. آنها که سرشار از زندگی اند تمایل دارند که کاملا حالت فیزیکی داشته باشند.

    مثلا دستان خود را در اطراف تکان می دهند تا نکاتی را متذکر شوند و طیف وسیعی از حالات احساسی را از خود بروز می دهند.

    از سوی دیگر، درونگراها از نظر فیزیکی خوددارند و خونسردی و توداری از خود نشان می دهند. در گروه ها بخصوص افراد برونگرا انرژی کسب می کنند، در حالی که ممکن است درونگراها خود را کنار بکشند.

    برونگراها در برقراری ارتباط معمولا بیشتر و بلندتر حرف می زنند، در حالی که درونگراها کمتر حرف می زنند. پس در برقراری ارتباط با یک فرد برونگرا اجازه بدهید صحبت کند و با صدای بلند افکار خود را بیان کند. از طرف دیگر اگر می دانید که با یک درونگرا طرف هستید، زمان بیشتری را صرف گوش دادن کنید، نه صحبت کردن.







    افراد کم حرف و حس کننده




    ● حس کننده ها و شهودی ها

    حس کننده ها افرادی هستند که تمایل دارند با عبارات کوتاه حرف بزنند، در حالی که شهودی ها بیشتر حاشیه می روند.

    زبان برای فرد شهودی، ابزار بازی است، ولی برای حس کننده ها یک ابزار کاری است. شهودی ها دوست دارند جملات دیگران را تمام کنند، در حالی که حس کننده ها به احتمال بیشتر صبر می کنند تا طرف مقابل افکار خود را به طور کامل بیان کرده باشد، شهودی ها تکرار و جمع بندی می کنند.

    حس کننده ها تمایل زیادی دارند که به شکل آراسته و مطابق با فعالیتی که دارند لباس بپوشند، در حالی که شهودی ها برای خوشایند خود لباس می پوشند. لازم است در برخورد با حس کننده ها دقت کنید که آنان بررسی شفاف موضوع دم دست را دوست دارند پس حقایق، مثال ها و مواردی را ارائه کنید.

    جملات را به طور کامل ادا کنید و برای تاکید بر استدلال های خود از مثال ها زیاد استفاده کنید. از طرفی شهودی ها چون ترجیح می دهند که نخست تصویری بزرگ از موضوع دریافت کنند، سعی کنید از استعاره و تشبیه برای آنان بیشتر استفاده کرده و بر حقایق خیلی پافشاری نکنید.



    ● متفکرها و احساس کننده ها

    متفکرها در روابط بین فردی سردند، در حالی که احساس کننده ها گرم هستند. از طرف دیگر، متفکرها اعتماد به نفس دارند، آنها دوست دارند سریع به اصل موضوع بپردازند و حداقل زمان ممکن را هدر دهند.

    در جایی که احساس کننده ها از تعارض دوری می گزینند، متفکرها به احتمال زیاد بر آن (تعارض) اصرار می ورزند. در جایی که احساس کننده ها عاطفی هستند، متفکرها طرفدار واقعیتند.

    در مواجهه با متفکرها، منطقی و خوددار باشید. از آنها نپرسید چه احساسی دارند، بلکه بپرسید به چه فکر می کنند.

    با آنان مختصر حرف بزنید و چیزی را تکرار نکنید، اما در رابطه با احساس کننده ها به موضوعات مردمی بپردازید، تماس چشمی قوی برقرار کنید، پی درپی لبخند بزنید و دوستانه برخورد کنید.



    ● قضاوت کننده ها و ادراک کننده ها

    افراد قضاوت کننده در ظاهر بیرونی خود بیشتر رسمی اند در حالی که ادراک کننده ها بیشتر سرسری اند. در حالی که قضاوت کننده ها خوددار، جدی و قاطع هستند، ادراک کننده ها بیشتر دوستدار تفریح، بازیگوشی و گستاخ هستند. قضاوت کننده ها اغلب به نظر می رسد که عجله دارند.

    ادراک کننده ها بیشتر ظاهر آدم های آرام را دارند. قضاوت کننده ها سرراست و دارای اعتماد به نفس هستند، در حالی که ادراک کننده ها انعطاف پذیرترند و در اتخاذ راهکاری خاص، کمتر مصمم هستند.

    در برقراری ارتباط با قضاوت کننده ها مسائلی را که مطرح می کنید، حل و فصل کنید و جمع بندی نمایید. به آنها اجازه بدهید که تصمیم بگیرند و زمان آنها را هدر ندهید. از طرف دیگر به نیاز ادراک کننده ها برای پرسیدن احترام بگذارید. تصمیمات خود را بر آنها تحمیل نکنید و به آنان امتیاز بدهید.





    ● شیوه های ارتباطی

    شیوه های برقراری ارتباط به این شرح است:

    نکته:در یک ارتباط دوجانبه دو طرف انتظارات خاصی دارند که اگر این انتظارات برآورده نشود عکس العمل ها توام با سرخوردگی و عصبانیت خواهد بود

    ▪ شیوه ارتباطی بسته:در برخورد مثلا کارکنان با شیوه ارتباطی بسته، آنان را در محیطی قرار دهید که احساس امنیت بیشتر کنند. آنها در محیطی که به برخورد زیاد با دیگران نیاز ندارند، بهتر کار می کنند. همچنین مدیران دارای شیوه ارتباطی بسته را تهدید نکنید، از آنان زیاد سوال نکنید و انتظار هیچ گونه تقدیر، راهنمایی، انتقاد یا کمک از او نداشته باشید.

    ▪ شیوه ارتباطی کور:کارکنان با این شیوه ارتباطی اعتماد به نفس بالایی دارند، در بحث ها تبحر زیادی دارند، انتقادات را جدی نمی گیرند و اهل سازش نیستند. آنان برای قدرت احترام زیادی قائلند و اغلب کارکنانی سختکوشند، پس سعی کنید از مهارت کارکنان با این شیوه ارتباطی در افزایش بهره وری بیشتر استفاده کنید.

    اگر امکان داشت به آنان اجازه دهید مسوولیت کامل یک پروژه را به عهده بگیرند. همچنین در برخورد با مدیران با شیوه ارتباطی کور به انتقادات آنها گوش دهید و به آنها احترام کافی بگذارید. معمولا این دسته از مدیران از ارائه هرگونه پیشنهاد متنفر هستند و اگر با دید غلط این مدیر برخورد کنید، وضعیت کاری شما بسیار دشوار خواهد شد.

    ▪ شیوه ارتباطی پنهان:به خاطر بسپارید که ممانعت از کارکنان دارای شیوه ارتباطی پنهان کار دشواری است. آنها تمایل به موفقیت دارند ولی تقریبا به کسی اعتماد ندارند، با آنان صریح و روشن باشید.

    به آنها نشان دهید همکاری گروهی صادقانه، تنها راه پیشرفت است. در برقراری رابطه با مدیری با شیوه ارتباطی پنهان، انتظار نداشته باشید که همه چیز را به طور آشکارا بیان کند. این مدیر ممکن است اهل نیرنگ باشد و همیشه در رفتارش صداقت نداشته باشد.

    کاری کنید که مدیرتان اطمینان حاصل کند که شما در پی به دست آوردن سمت او نیستید. البته از برخوردهای حساب شده و بادرایت با وی هراسی نداشته باشید چراکه این مدیر در چنین شرایطی اغلب عقب نشینی خواهد کرد.

    ▪ شیوه ارتباطی باز:در مواجهه با کارکنان با شیوه ارتباطی باز به آنان اعتماد کنید چرا که به اعتماد شما پاسخ خوبی می دهند. آنها را در محیطی قرار دهید تا دوستی ها گسترش یابند و به آنها وظایفی محول کنید که دارای چالش باشد. کارکنان شیوه ارتباطی بسیار باز، اغلب زیاد صحبت می کنند، تصور نکنید این افراد نمی توانند همزمان هم کار کنند و هم صحبت کنند. در ارتباط با مدیران باز، صداقت داشته باشید و به صورت باز برخورد کنید. البته از درایت خود نیز استفاده کنید. همچنین در تبادل احساسات شغلی، تردیدها و دغدغه ها درنگ نکنید.


    ● حفظ ارتباط

    روابط مستحکمی که ما در محل کار یا در هر مکان دیگری برقرار می کنیم، به یک یا چند نیاز ما پاسخ می دهد. تا وقتی که این روابط در رفع نیازهای متقابل کارآمد باشد، تداوم خواهد یافت، در غیر این صورت روابط رو به زوال خواهد رفت. معمولا در برقراری روابط و حفظ آن دو عامل مهم باید به خاطر سپرده شود:

    1 ـ انتظارات مشخص و روشن

    2 ـ کیفیت متقابل روابط فردی

    در یک ارتباط دوج انبه ، هر یک از طرفین ارتباط، انتظارات خاصی از یکدیگر دارند. رییس شما انتظارات مشخصی از شما و سایر کارکنان دارد. شما نیز انتظارات خاصی از رییس و همکاران خود دارید. متقابلا همکاران شما نیز انتظاراتی از شما و یکدیگر دارند. چنانچه انتظارات ما برآورده نشود عکس العمل ها توام با سرخوردگی، عصبانیت، سوءظن و عدم اعتماد خواهد بود.

    برخی از افراد این احساسات را درون خود نگه می دارند، اما برخی دیگر دست به اقدام تدافعی می زنند. درواقع هر بار که انتظارات ما برآورده نمی شود، به روابط ما خدشه وارد می شود و تا وقتی که انتظارات برآورده و موشکافی نشود، تغییر رویه صورت نگیرد یا انتظارات به طریقی مورد بازنگری قرار نگیرد، روابط رو به نابودی خواهد رفت. در ارتباطات بین فردی اغلب انتظارات ما ناگفته باقی می مانند تا وقتی که این انتظارات زیر پا گذارده می شود.

    ما تصور می کنیم دیگران می دانند چه انتظاری از آنها داریم بدون این که به آنها چیزی گفته باشیم. در مورد کیفیت دوسویه روابط میان فردی نیز باید گفت، روابط میان فردی و دارای ماهیت متقابل است.

    به عنوان مثال چنانچه همکاری برای شما کاری انجام می دهد، مثلا شما را در انجام کاری دشوار کمک می کند، شما نیز متقابلا سعی می کنید تا کاری برای او انجام دهید.

    به لحاظ ماهیت روابط متقابل افراد براساس چگونگی برداشت شان از دیگران و ماهیت ارتباطات، با آنها (دیگران) ارتباط برقرار می کنند. تا وقتی که این روابط دوجانبه ادامه داشته باشد، رابطه نیز افزایش می یابد.

    چنانچه کاری که شما برای دیگری انجام می دهید به طرز چشمگیری بیشتر از چیزی باشد که دیگران برای شما انجام می دهند، ماهیت متقابل رابطه شما از تعادل خارج می شود و رابطه یا رو به زوال خواهد رفت یا حداقل تا زمانی که تعامل مجدد برقرار شود، معلق باقی خواهد ماند.



  2. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : هنر برقراری ارتباط موثر با اطرافیان

    ویژگی های یک ارتباط موثر




    اهمیتی ندارد چه شغل و چه سمتی داشته باشید، چون به هر نحوی باید با دیگران تعامل داشته باشید. اما اگر مدیر هستید، برای اینکه قابلیت ارتباط برقرار کردن را در خود بهبود بخشید، می توانید نکاتی را مورد توجه قراردهید.

    در یک نظرسنجی تحقیقاتی، از تعدادی مدیر در مورد اولین اولویت های آموزش در کارشان سوال شده است. هدف برگزارکنندگان این نظرسنجی این بوده که دریابند چه نوع تحصیلات و مهارت هایی بیش از همه منجر به موفقیت در کار آنها می شود. شرکت کنندگان چهار اولویت اول خود را توسعه مدیریتی، مهارت های ارتباطی، آموزش نظارتی و مدیریت پروژه عنوان کردند.
    وقتی همین نظرسنجی در یک سال بعد دوباره انجام شد، شرکت کنندگان چهار اولویت اول خود را توسعه مدیریتی، تفکر منتقدانه، مدیریت پروژه و مهارت های مدیریتی، اعلام کردند. یعنی در اولویت های آنها تغییر ایجاد شده بود که انتظار آن هم وجود داشت. اما نکته جالب این است که تقریبا در همه تحقیقاتی که طی چندین سال صورت گرفته، توسعه مدیریتی و مهارت های ارتباطی همواره در میان چهار موضوعی که باید برای رسیدن به موفقیت مد نظر قرار داد، وجود داشته است.



    ۱) ارتباط موفق با یک هدف مشخص شروع می شود

    به عبارت دیگر، یک ارتباط موفق با کمی پیش زمینه فکری شروع می شود. یعنی بدون اینکه قبلا فکر کرده باشید، چیزی را به بیرون منتقل نمی کنید. در غیر این صورت، ارتباطی کاملا غیرموثر خواهید داشت.

    یک سخنرانی تاثیرگذار یا یک مکالمه معنادار همیشه با یک هدف از قبل تعیین شده پیش می رود. چه قرار باشد برای ۱۰ دقیقه صحبت کنید یا ۱۰ ساعت، قبل از اینکه صحبت کردن را شروع کنید، باید فکر کنید که مخاطبان شما چه کسانی هستند و چه اثری می خواهید بر آنها بگذارید. به عنوان مثال، در صحبت با فردی که ممکن است در آینده مشتری شما باشد، برای معرفی خود و شرکتتان باید بدانید چه هدفی دارید یا اگر می خواهید با کارمندتان در مورد عملکرد کاری او صحبت کنید، باید بدانید چه می خواهید.

    به گفته راف والدو امرسون، از سخن پردازان و نویسندگان بزرگ قرن ۱۹، «هدف همه سخنرانی های عمومی این است که شنونده را به سوی انجام عملی سوق دهید که بدون شنیدن این سخنرانی این کار را انجام نمی داد.» این موضوع در مورد همه انواع ارتباطات صدق می کند. باید بدانید که چگونه می خواهید شنونده را به انجام کاری تشویق کنید.



    ۲) اشتیاق از ویژگی های اصلی ارتباط موفق است

    افراد بیشتر تحت تاثیر احساساتشان قرار می گیرند تا منطق شان. در واقع، این درس را از معلمان و اساتید دانشگاهم یاد گرفته ام که در آن زمان صدای سخنرانی های دکتر کنس مک فارلند را برای ما پخش می کردند. دکتر مک فارلند برجسته ترین سخنران عمومی در آمریکا طی دهه های ۵۰ تا ۸۰ میلادی بوده است.

    سال ها بعد که به عنوان استاد ارتباطات کتاب دکتر مک فارلند را با عنوان «فصاحت در سخنرانی عمومی» می خواندم، به این موضوع عجیب برخوردم که او توجه چندانی به تکنیک های سخنرانی نداشته است. پیام اصلی او این بود که کلید برقراری یک ارتباط موثر اشتیاقی است که فرد در موضوع مورد بحث خود دارد.

    وقتی اولین بار به سخنرانی والی آموس، کارآفرین معروف آمریکایی گوش کردم، به صحت این موضوع پی بردم. او زندگی بسیار فقیرانه ای داشت، اما توانست کسب وکار بزرگ و موفقی با عنوان برند معروف شیرینی های شکلاتی آموس راه اندازی کند.

    او اکنون بیشتر وقت خود را برای کمک به افراد فقیر، به خصوص کسانی که سواد ندارند، اختصاص می دهد. صحبت های او بسیار عالی بود؛ اما مهم ترین دلیل خوب بودن این سخنرانی این حقیقت بود که او از عمق قلبش سخن می گفت.

    به عنوان استاد ارتباطات و سخنرانی، می توانم از سخنرانی او انتقادات علمی داشته باشم و نکاتی را یادآور شوم که چگونه ساختار سخنرانی و شیوه انتقال آن را بهبود بخشد؛ اما در حقیقت هیچ یک از این موارد اهمیت ندارد. اشتیاق او در صحبت کردن به حدی بود که تمام شنونده ها را مسحور کرده بود.



    ۳) ارتباط موفق زمانی رخ می دهند که ارتباط احساسی با شنوندگان برقرار کنید
    متاسفانه بسیاری از افراد به این موضوع مهم توجه نمی کنند. آنها درک نمی کنند که ما از روی احساس خریدی را انجام می دهیم و بعد با حقایقی آن را توجیه می کنیم.

    مثلا ممکن است به یک خودروی خاص علاقه داشته باشیم و آن را بخریم. اما بعد از خرید، تمام دلایلی را که این اقدام خوب، منطقی و تصمیم درستی بوده، لیست می کنیم. تقریبا همیشه می توانیم دلایلی برای توجیه تصمیم های احساسی خود پیدا کنیم.

    اینکه ما موجوداتی احساساتی هستیم و احساسات ما بر کارها، فکر و انتخاب ما تاثیر زیادی دارند، شرم آور نیست. حقیقت این است که اگر قصد دارید مردم را جذب کنید، آنها را ترغیب کنید و به آنها انگیزه بدهید، باید با آنها ارتباط احساسی برقرار کنید.

    موفقیت شما، به میزان زیادی بر اثرگذاری برقراری ارتباط شما با دیگران بستگی دارد. مهارت های ارتباطی شما موضوعی شانسی نیست. هر چقدر در این حوزه پیشرفت بیشتری داشته باشید، در هر حوزه دیگر زندگی تان شرایط بهتری خواهید داشت.

  4. 2 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد